۱۳۸۷ بهمن ۱۱, جمعه

آن روز که تو آمدی

آن روز که تو آمدی من منتظر آمدنت بودم آن روز که من منتظر آمدنت بودم تو آمدی و عبور کردی تو مرا ندیدی تو از من عبور کردی من از هجوم عبورت شکستم من شکسته بودم و تو رفتی و جریان عبورت تکه های شکسته مرا به هر طرف پخش کرد تو رفتی و ناله های ذره های من بود که ماند......... آن روز که او آمدتو منتظر آمدنش بودی آن روز که تو منتظر آمدنش بودی او آمد و عبور کرد او تو را ندید او از تو عبور کرد تو از هجوم عبورش شکستی تو شکسته بودی و او رفت و جریان عبورش تکه های شکسته تو را به هرطرف پخش کرد او رفت وناله های تو بود که ماید گوش کن ناله های ذره های من و تو دنیا را پر کرده است...

۱ نظر:

Cc گفت...

انگشتت اشاره/ انگشتم اجازه/ دستم کاسه/ مشتت مچاله/ دستم چپ/ دستم راز/ دستت راست / مشتت باز

camelia