۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۶, شنبه

تامل

من از جهان تو سخن می گویم که چه بی شرمانه نت های مرا نوشت و ثانیه هایم چه غریبانه گوش به آوازش سپردند صدای عطش لبی می آید نگاه مردی در عمق نگاهم نقطه تقاطعی است برای آغازعشق و پشت بی شرمی نگاهش دوست داشتن چه ناگهان می آید و می رود...

هیچ نظری موجود نیست: