در کشور ما ایران سوالهایی نظیر«من چرا باید در انتخابات شرکت کنم؟»یا« رای من چه تاثیری می تواند در زندگیم داشته باشد؟»اساسا سوالهای غیر معتبری هستند.مردم ایران با رفتن و آمدن رییس جمهورها تغییر را در ساده ترین امور زندگی روزمره شان احساس می کنند....چگونه می شود یادمان برودکه تغییر رییس جمهورها چه تاثیری بر زندگی تک تک ما داشته است!
البته شاید عدهای تحریم انتخابات را به عنوان یک استراتژی برای بیان اعتراضشان انتخاب کنند اما با نگاهی به میزان مشارکت مردم در سه دوره گذشته می بینیم رای ندادن در ایران بیشتر از انکه یک استراتژی فعال باشدـحاصل سرخوردگی جامعه است.
و از رویکرد منفعلانه هیچوقت هیچ تغییری زاده نمی شود.عده ای ممکن است بگویند من اگر در کشوری دموکراتیکـمدنی وآزاد زندگی میکردم حتما رای می دادم..اما این خود حاوی یک تناقض درونی است....
در ایران ما آنقدر باید رای دادتا روزی برسد که دیگر رای دادن یا ندادن ما تاثیری بر زندگیمان نداشته باشد!
۱ نظر:
سلام شايان هستم/ دوباره مزاحم شدم، من هم با نظر شما هم عقيده هسستم، البته عده اي اين نظر رو دارند كه با نافرماني مدني مي تونن به تغيير در وضع موجود برسند اما من اين عقيده رو ندارم و قهر با انتخابات رو قهر با شعور سياسي و بينش اجتماعي خودمون مي دونم ،انتخابات در هر سطح و عمقي از انتخابات شوراي شهر گرفته تا انتخابات رياست جمهوري بر تمام ابعاد و فعاليتهاي مختلف جوامع بشري و اجتماع تاثير مي ذاره، البته مناظره هاي اخير در انتخاب كانديداي خودم خيلي موثر بود و خيلي راحت تونستم فرد مورد نظرم رو انتخاب كنم، بازهم خوشحال شدم به وبلاگتون سر زدم/
ارسال یک نظر