۱۳۸۸ مرداد ۳, شنبه

بخت

آویزه گوش هایم شده سوت آن قطار کور که دلتنگی ام را ندید و... پر از بهار رفت! شاید دو یا سه سوت دیگر روی همین خاک جایی بخت در بزند!

هیچ نظری موجود نیست: