توی این سالها که دیگه مدرسه نمی رم...صبح اول مهر که می شه دلم خیلی بغض می کنه!همش دلم می خواد یه چوب جادویی داشتم و دوباره می رفتم مدرسه....دوباره مشق می نوشتم و دوباره دیکته هامو خودم نمره بیست می دادم...آخ که تمام این آرزوها تبدیل به رویا شدن!امروز دوباره اول مهر...و دل من بدجوری بهانه گرفته..
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر