۱۳۸۹ آذر ۲۳, سه‌شنبه

...............

...
اکنون رخت به سراچه‌یِ آسمانی ديگر خواهم کشيد.
آسمانِ آخرين
که ستاره‌یِ تنهایِ آن
تويی.
آسمانِ روشن
سرپوشِ بلورينِ باغی
که تو تنها گلِ آن، تنها زنبورِ آنی.
باغی که تو
تنها درختِ آنی
و بر آن درخت
گلی است يگانه
که تويی.
ای آسمان و درخت و باغِ من، گل و زنبور و کندویِ من!
با زمزمه‌یِ تو
اکنون رخت به گستره‌یِ خوابی خواهم کشيد
که تنها رويایِ آن
تويی.
( احمد شاملو )

    هیچ نظری موجود نیست: